سندروم مقاطع فوقانی

نحوه قرار گرفتن ساختارهای اسکلتی به گونه­ای است که به طور مستقیم بر بافت­های مجاور تاثیر گذار می­باشد. با توجه به اینکه قسمت­های مختلف ستون مهره­ها از طریق سیستم مهره‌ای با یکدیگر در ارتباط هستند، تغییر ایجاد شده در یک ناحیه ممکن است از طریق یک عکس‌العمل زنجیره‌ای بر دیگر نواحی تاثیر گذار باشد. عارضه­هایی همچون هایپرکایفوز، سر­به­جلو و شانه­به­جلو اکثر اوقات با یکدیگر رخ می­دهد ، جاندا این پدیده را سندرم متقاطع فوقانی می­نامند.

و آن را در ارتباط با ناهنجاری های موجود در یک چهارم فوقانی بدن بیان کرد. در این سندرم عضلات ذوزنقه فوقانی و گوشه ای با عضلات سینه ای بزرگ و کوچک بصورت متقاطع دچار سفتی و کوتاهی شده اند و عضلات خم کنننده های عمقی گردن با بخش میانی و تحتانی عضله ذوزنقه ای بصورت متقاطع ضعیف شده اند، بطور دقیق تر در این سندرم عضلات مستعد برای کوتاهی و سفتی شامل عضلات سینه ای کوچک، سینه ای بزرگ، ذوزنقه فوقانی، گوشه ای، پشتی بزرگ، گرد بزرگ، جناغی چنبری پستانی، تحت کتفی و دلتوئید قدامی و راست شکمی می باشند و عضلات مستعد برای ضعف یا مهار شامل متوازی الاضلاع، ذوزنقه میانی و تحتانی، گرد کوچک، تحت خاری، دندانه ای قدامی، خم کننده عمقی گردن می باشد. این سندرم غالباً با ناهنجاری های سر به جلو، شانه های جلو آمده، کتف های دورشده و کایفوز پشتی همراه است.  این الگوی عدم تعادل عضلانی باعث دیسفانکشن در مفاصل اطلس ـ پس سری و زوائد مفصلی گردنی و پشتی می شود. همچنین افراد دارای این سندرم، درد در نواحی پشتی، گردنی و شانه ها، کاهش ظرفیت تنفسی و استقامت تنفسی، سردرد، سندرم گیر افتادگی روتیتور کاف و فشرده شدن اعصاب و عروق سینه ای را از خود نشان می دهند. الگوی سندرم متقاطع فوقانی معمولا درافرادی که وضعیت بدنی نامناسبی را در دوره های زمانی طولانی مدت حفظ می کنند و یا افرادی که الگو های اضافه بار مکرر را بر اندام فوقانی اعمال می کنند ، مشاهده می شود.

شیوع سندرم متقاطع فوقانی

امروزه با توجه به تغییر سبک زندگی از حالت فعال به غیر فعال این وضعیت ناهنجار توسعه پیدا کرده است. الگوی سندرم متقاطع فوقانی در میان جامعه امروزی با گروه‌های سنی مختلف بسیار شایع می­باشد و معمولاً در افرادی که مدت زمان طولانی پشت میز می‌نشینند یا افرادی که بیشتر اوقات در شغل خود مجبور هستند به جلو خم شوند قابل مشاهده است  که در این حالت به دلیل تطابق وضعیتی، ستون فقرات در ناحیه پشتی با افزایش قوس همراه بوده و وضعیت سر­به­جلو نیز مشاهده می‌شود. علاوه بر این شانه­ها نیز ممکن است جهت حفظ هماهنگی با سر و ستون فقرات سینه­ای از حالت عادی جلوتر بیایند و ناهنجاری شانه­به­جلو نیز رویت شود. در الگوی سندروم متقاطع فوقانی به علت طریقه بد نشستن، احتمال گسترش وضعیت سر­به­جلو همراه با شانه­به­جلو به دلیل افزایش کایفوز در ناحیه سینه­ای زیاد می­باشد. این تغییر در وضعیت بدن کم­کم سبب افزایش تنش در عضلات، افزایش فشار بر روی گردن و شانه‌ها خواهد شد که علائمی چون درد، فقدان عملکرد، بی‌حسی دیده می­شود. بعلاوه این الگو باعث ایجاد نشانه‌های عصبی- عضلانی مختلف در ناحیه‌ی فوقانی بدن خواهد شد. امروزه در برخی مطالعات به این اشاره دارند که وضعیت خم شدن طولانی مدت تنه با افزایش تنش روی عضله ارتباط دارد که این موضوع می­تواند نشانه‌ها و عوارض در ناحیه‌ی فوقانی بدن را افزایش دهد، اندام‌ها در ناحیه فوقانی بدن در کارهایی چون خوردن، لباس پوشیدن و نوشتن همچنین در حرکاتی مانند خزیدن، راه رفتن و تعادل نقش به سزایی را در فعالیت­های روزانه ما ایفا می­کنند.

شیوع سندرم متقاطع فوقانی در جوامع و سنین مختلف از 11 تا 60 درصد گزارش شده است. در تحقیقی با مقایسه شیوع سندرم متقاطع فوقانی دانش آموزان کم بینا، کم شنوا  و عادی در محدوده سنی 7 تا 14 سال شیوع سندرم فوقانی را در این گروه سنی بیان کردند. همچنین نتایج تحقیق آنها نشان داد که زاویه سربه جلو، شانه گرد و کایفوز در کم بینایان بیشتر از کم شنوایان و گروه سالم بود. در تحقیقی در ارتباط با میزان شیوع سندرم متقاطع فوقانی در دانشجویان پزشکی دانشگاه لاهور نشان دادند که  37.1 درصد از این افراد دارای سندرم متقاطع فوقانی بوده اند که از این میان 66.8 درصد  پاسچر ضعیفی هنگام مطالعه داشتند. تفاخر در تحقیقی شیوع سندرم متقاطع فوقانی را که روی 93 نفر از دانشجویانی که حداقل چهار ساعت با رایانه کار می کردند، 48/35 درصد نشان داد.

 

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *