پای ضربدری

مفصل زانو

مفصل زانو بزرگترین مفصل بدن است اما به دلیل موقعیتی که دارد، نیازهای عملکردی زیادی توسط نیروهای تحمل کننده وزن در حین انجام فعالیت‌هایی مانند راه رفتن، دویدن و پریدن بر روی زانو اعمال می شود. بنابراین زانو بیش از هر مفصل دیگری در معرض اختلال در عملکرد و ثبات است که این اختلال می‌تواند تروماتیک یا غیرتروماتیک باشد. سن و جنسیت نیز از دیگر عوامل اثرگذار بر اختلالات این مفصل هستند

ژنووالگوم یا پای ضربدری

ژنووالگوم نوعی تغییر شکل زاویه ای در پا است که موجب فاصله گرفتن مچ پا هنگام در تماس قرار گرفتن زانو‌ها می‌شود. اگرچه که این تغییر شکل معمولا به صورت دو طرفه اتفاق می‌افتد، احتمال بروز یک جانبه آن نیز وجود دارد. تغییرات اندک زاویه مفصل تیبیوفمورال در صفحه فرونتال و زاویه پا در حالت ایستاده، نیروها، گشتاور و شاخصه های فعالیت عضلات مفصل زانو و مچ پا را تحت تاثیر قرار می‌دهد . علاوه‌بر‌این تغییر زاویه تیبیوفمورال در صفحه فرونتال ممکن است از طریق بارگیری اولیه و یا برداشتن بار به صورت انتخابی در برخی بافت ها، بر  مکانیزم آسیب ورزشکار تاثیر بگذارد. در ژنووالگوم، فمور و تیبیا در کمپارتمان داخلی در معرض جداشدن از هم قرار دارند، بنابراین لیگامان طرفی داخلی تحت کشش قرار می‌گیرد و حتی ممکن است پاره شود . عضله کوادری‌سپس عضله غالب در مفصل زانو است و ژنووالگوم می‌تواند موجب شود تا تاندون کوادری‌سپس با نیروی حاصله بیشتری کشکک را به سمت خارج و با نیروی کمتر آن را به بالا بکشد و از این رو این عضله به عنوان بازکننده زانو کمتر موثر خواهد بود. وجود این اختلال می‌تواند احتمال بروز تخریب مفصل تیبیوفمورال، استئوآرتریت مفصل تیبیوفمورال و تغییرات جبرانی در مفاصل پا و مچ و فراکچر تیبیا را افزایش دهد. ژنووالگوم بیش از اندازه، با شیوع بالای سندرم درد کشکک در زنان مرتبط گزارش شده است ،  همچنین محققین دریافتند که حین شبیه سازی فعالیت اسنتریک عضلات کوادری‌سپس در ترکیب با نیرو‌های والگوس(30 تا 45 درجه خم شدن)، استرین لیگامان ACL بیشتری گزارش شده است.

معمولا برای افرادی که ژنووالگوم، باعث ناراحتی زانو، ناهماهنگی کشکک، تغییر الگوی راه رفتن و کاهش فعالیت بدنی و ظاهر غیرطبیعی شده است، درمان جراحی مورد نیاز است

درجه‌بندی ژنووالگوم

به منظور اندازه‌گیری میزان تغییر شکل، زانو‌ها باید به شکلی قرار گیرند که کشکک به سمت بالا و مچ پا در وضعیت خنثی باشد.

ژنووراروم به چهار درجه تقسیم می‌شود:

  1. درجه یک: فاصله‌ی بین دو قوزک داخلی از 5/2 سانتی‌متر(یک اینچ) کمتر است.
  2. درجه دو: فاصله‌ی بین دو قوزک داخلی بین 5/2 تا 5 سانتی‌متر (یک تا دو اینچ) است.
  3. درجه سه: فاصله‌ی بین دو قوزک داخلی بین 5 تا 5/7 سانتی متر (دو تا سه اینچ) است.
  4. درجه چهار: فاصله‌ی بین دو قوزک داخلی بیشتر از 5/7 سانتی‌متر (سه اینچ) است.

علل بروز ژنووالگوم

  • چاقی و اضافه وزن
  • بیماری نرمی استخوان (راشیتیسم)
  • شکستگی در سطوح مفصلی و یا شکستگی در قسمت بالا و پایین مفصل
  • رشد بیش از حد کندیل داخلی نسبت به کندیل خارجی
  • زمینه ارثی
  • کاهش زاویه بین سر و گردن استخوان ران با تنه آن
  • کوتاهی نوار خاصره‌ای –درشت نئی
  • کوتاهی عضله دو سر رانی
  • پارگی رباط جانبی داخلی زانو و کوتاهی رباط جانبی خارجی زانو
  • ضعف عضلات نیم‌غشایی و نیم‌وتری

ژنوواروم یا ژنو واروس یا پا پرانتزی

نوعی تغییر شکل اسکلتی در مفصل زانو در صفحه فرونتال است که موجب فاصله گرفتن زانو ها و در تماس قرار گرفتن مفاصل مچ پا در حین تحمل وزن روی دو پا می‌شود، این ناهنجاری با شدت کم و متوسط در کودکی تا 24 ماه بعد از تولد طبیعی است و پس از آن کم کم به راستای نرمال نزدیک می‌شود. در صورتی که ژنوواروم به صورت دو طرفه باشد( در هر دو اندام)، افزایش ضخامت غشا استخوان‌های بخش داخلی و همچنین درگیری هر دو استخوان فمور و تیبیا در رادیوگرافی مشاهده می‌شود،  در ژنوواروم به دلیل این‌که تیبیا و فمور تمایل دارند در کمپارتمان خارجی از هم جدا شوند، لیگامان طرفی خارجی تحت کشش قرار می‌گیرد و حتی امکان پارگی نیز وجود دارد.  علاوه بر این، از طریق افزایش کشش کشکک به سمت داخل و کاهش کشش پروگزیمال آن، یاعث کاهش اثربخشی عضله کوادری‌سپس در اکستنشن زانو می‌شود،  انقباض  اکسنتریک شبیه‌سازی شده عضله کوادری‌سپس در ترکیب  با نیرو های واورس (زاویه 15 تا 45 درجه فلکشن)، موجب افزایش احتمال آسیب ACL  می‌شود. تحقیقات نشان داده اند ژنوواروم می‌تواند باعث پیشرفت استئوآرتریت در بزرگسالان شود و حتی به نظر می‌رسد که ژنوواروم یک ریسک فاکتور مستقل در شروع استئوآرتریت باشد. احتمال تخریب مفصل تیبیوفمورال، استئوآرتریت مفصل تیبیوفمورال و تغییرات جبرانی در مفاصل پا و مچ و فراکچر تیبیا در افراد دارای ژنوواروم نیز همچون افراد داری ژنووالگوم افزایش پیدا می‌کند .

1-1-1  درجه بندی ژنوواروم:

  1. درجه یک: فاصله بین اپی‌کندیل‌های داخلی ران کمتر از 5/2 سانتی‌متر (یک اینچ) است.
  2. درجه دو: فاصله بین اپی‌کندیل‌های داخلی ران بین 5-5/2 سانتی‌متر (یک تا دو اینچ) است.
  3. درجه سه: فاصله بین اپی‌کندیل‌های داخلی ران بین 5/7-5 سانتی‌متر (دو تا سه اینچ) است.
  4. درجه چهار: فاصله بین اپپی‌کندیل‌های داخلی ران بیشتر از 5/7 سانتی متر (سه اینچ) است.

علل بروز ژنوواروم

  • چاقی و اضافه وزن
  • شکستگی سطوح مفصلی یا شکستگی استخوان‌ها در بالا و پایین مفصل
  • کوتاهی عضلات نیم‌غشایی و نیم‌وتری
  • ضعف عضله دو سر رانی
  • پارگی رباط جانبی خاجی زانو
  • زمینه‌ی ارثی
  • نرمی استخوان (راشیتیسم)
  • تحمل وزن زودهنگام در کودکان چاق
  • عادات نادرست نشستن

ارتباط ژنوواروم و ژنووالگوم با عملکرد

در شرایط ایستا و پویا، نیروهای واروس و والگوسی که به زانو وارد می‌شوند به طور طبیعی بین عناصر ثبات دهنده‌ی اکتیو و پسیو زانو پخش می‌شوند. بنابراین حین انجام فعالیت‌های عملکردی، حفظ ثبات مفصلی و جلوگیری از آسیب‌های وارده، قدرت عضلات مقابله کننده با این نیرو‌ها نقش مهمی را ایفا می‌کنند .در این صورت، اگر عناصر اکتیو زانو نتوانند با این نیروها مقابله کنند، افزایش نیروهای وارد شده بر عناصر پسیو موجب افزایش طول این عناصر، تکرار چرخه‌ی تغییر حس عمقی و نهایتا تغییر عملکرد عضلات می‌شود و از آنجایی که  ژنوواروم و ژنووالگوم باعث افزایش میزان این نیرو‌ها می‌شوند، نقش عضلات برای مقابله با نیروها نیز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند،  از این رو تغییر راستا می‌تواند موجب تغییراتی درتعادل عضلانی، نسبت قدرت عضلات، ترتیب فعال شدن عضلات و عملکرد عصبی عضلانی گردد. این موارد از علل احتمالی کاهش عملکرد و قدرت اندام تحتانی در فوتبالیست‌های نوجوان دارای زانوی پرانتزی در تحقیقات گزارش شدند.

تغییرات راستا در اندام تحتانی می‌تواند باعث برهم خوردن مرکز ثقل و تغییر در شاخص تعادل شود و خطر افتادن در این افراد را افزایش دهد.

مطالعات اخیر نشان داده است که اختلالات ژنوواروم و ژنووالگوم می‌توانند از طریق ایجاد سوپینیشن و پرونیشن مچ پا و پا بر کنترل پاسچر اثرگذار باشند ،  علاوه بر این مرکز فشار و کنترل داینامک تعادل در حین ایستادن روی یک پا نیز تحت تاثیر این دو اختلال قرار می‌گیرند. ژنووالگوم باعث تغییر در استراتژی کنترل تعادل حین راه رفتن و افزایش فعالیت عضلات زانو و هیپ می‌شود. همچنین این افراد در انجام فعالیت‌هایی مانند دویدن و بالا رفتن از پله ها با مشکل مواجه هستند و در معرض خطر افتادن بیشتری نسبت به افراد با راستای زانوی نرمال قرار  می‌گیرند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *